موژان جونموژان جون، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 2 روز سن داره

موژان جون عشق مامان و بابا

دیداری با دوست عزیز

سلام به دوستای گلم روز چهارشنبه یعنی دیروز 1392.11.24 دوستای عزیزی مهمونم بودن که تقریبا 10 سال ندیدمشون  خیلی خوشحال بودم که میبینمشون دلم براشون تنگ شده بود منو عاطفه جون وفاطمه جون تو دوران راهنمایی ودبیرستان با هم بودیم واتیش سوزوندیم تقریبا میشه گفت باید به ما میگفتن 3 کله پوک اون دوران بهترین دوران سال تحصیلی برامون بود چون خونه هامونم نزدیک بود تا 5دقیقه ای  خودمونو بهم میرسوندیم وهمیشه با هم بودیم خیلی خوشحال بودم که دیدمشون عاطفه جون تقریبا 12 سال پیش رفته بودن تهران باهم تلفنی در تماس بودیم ولی یهویی رابطه قطع شد البته نه با دعوا چون خونشونو عوض کرده بودن منم هیچ شماره ای نداشتم اینجوری شد که ار...
24 بهمن 1392

برف بازی موژان

شب شنبه دعا میکردم برف که داره میاد طوری بیاد که وقتی صبح یکشنبه موژان از خوابش بلند شد روی زمین برف نشسته باشه  که دعام مستجاب شد و دخملی رو بردم بازی کنه اینم چند تا عکس از نصف شب که همسری گرفتن   حالا بپرین برین ادامه مطلب         اینم از عکسای برف بازی موژان که خیلی ذوق زده بود                             ادم برفی درست کردن دخملی               ...
14 بهمن 1392

برف بازی

 از دیروز صبح جمعه 1392.11.11 بالاخره برف اومد هورا هورا این دخملی در حال بازی اینقدر هم ذوق کرد ولی زود سردش شد رفتیم داخل خونه حالا بپرین برین ادامه مطلب         ...
12 بهمن 1392

اندر احوالات این دو هفته (بافتنی)

سلام به دوستای عزیزم این دو هفته که نبودم برای دخملی داشتم بافتنی میکردم دیگه سرم شلوغ بود یه ژاکت ویه کلاه برای دخملی بافتم اینم از عکساش     بپرین برین ادامه مطلب     اینجا هم دخملی داره برنامه کودک نگاه میکرد حواسش به تلویزیون بود ...
12 بهمن 1392

سرسره و دایره زدن موژان خانم

خراب کاری دخملی وسرسره خوردن از خراب کاری حالا برین ادامه مطلب   اینجا هم گفتم مشغولش کنم تا دید همسری دارن دف میزنن به باباجونش گفت منم میخوام همسری هم دایره رو دادن دستش تا ساز بزنه دخملی مامان عاشق نوازندگیه مثل همسری ............................................................................ الهی مامان قربون اون دستات ...
12 بهمن 1392
1